loading...
باشگاه کوهنوردی اوج رفسنجان
عباس سرباز پور بازدید : 3520 چهارشنبه 28 تیر 1391 نظرات (2)

آقایان:

1-احمد عباسی 2-علی ریاحی  3-اعظیم حسینی اعصار 4-محمد حسن رحیم پور 5-قاسم نوروزی 6-علی کرکمندی 7-علی عباسی 8-عباس سرباز پور 9-مرتضی پاکار 10-امیر صادق زاده 11-رضا شاطر اسماعیلی 12-سید حسین حسینی بای 13-سید حسن حسینی 14-علی انصاری 15-روح الله حسینی عصار 16-مسعود کرمانیان 17-پدرام عسکری 18-بهنام سپهریان 19-علی اکبری 20-مجتبی رحیم پور 21-طاها ریاحی

خانمها:

22-مریم باقری 23-حکیمه علیپور 24-محبوبه ایمانی زاده

دماوند:

كوه دماوند با  مختصات جغرافيايي‏۳۳″ ۰۶′ ۵۲°شرقی ‏۱۹″ ۵۷′ ۳۵°شمالی، ۵۲٫۱۰۹۱۷غرب، ۳۵٫۹۵۵۲۸جنوب،  در قسمت مركزي رشته كوه البرز و در بخش لاريجان شهرستان آمل در استان مازندران واقع گرديده است و در زمان صاف بودن هوا از شهرهاي تهران ،ورامين، قم و همچنين كرانه هاي درياي خزر قابل رويت است.كوه دماوند بلندترين كوه ايران و خاورميانه و همچنين مرتفع ترين قله آتشفشاني آسيات.دماوند همچنين تندترين شيب را در بين آتشفشانهاي دنيا دارد و  ارتفاع نسبي آن که با اندازه‌گیری ارتفاع قلّه نسبت به پست‌ترین درّهٔ بین این قله و نزدیکترین قلّهٔ مرتفع‌تر تعیین می‌شود، ۴۶۶۱ متر است که دماوند را در ردهٔ دوازدهم بلندترین قلّه‌های دنیا از نظر ارتفاع نسبی قرار می‌دهد..ارتفاع اين قله در منابع مختلف  با اندازه هاي گوناگون بيان شده ولي  طبق وبگاه رصدخانه زمين ناسا ارتفاع آن 5671 متر از سطح درياست.اين كوه طبق  گزارش 2011 مؤسسه نشنال جئوگرافيك  جزء 10 كوه برتر جهان (دهمين كوه)براي صعود  معرفي شده است.همچنين اين كوه جزء 20 كوه  سخت دنيا براي صعود محسوب ميگردد.كمينه دما در قله اين كوه در زمستان تا 60ـ و در تابستان منهاي 2-3 درجه(در صعود تابستاني اخير 15ـ درجه) ميباشد.سرعت باد در قله  تا 150 كيلومتر و در دامنه به هفتاد كيلومتر در ساعت ميرسد.ميانگين بارندگي در قله 1400ميليمتر در سال است كه معمولاً بصورت برف ميباشد.دهانه اين آتشفشان خاموش400 متر قطر دارد كه پوشيده از يخ و برف است و فعاليتهاي آتشفشاني آن محدود به تصعيد گاز گوگرد ميباشد كه شرايط صعود را نيز بشدت تحت تأثير قرار ميدهد.

دماوند يك اثر ملي:

دماوند در سی‌ام تیرماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد. همچنین کوه دماوند از سال ۱۳۸۱ به عنوان «اثر طبیعی ملّی» در شمار مناطق چهارگانهٔ ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست قرار گرفته‌است.

تاريخچه اولين صعود ها به دماوند:

آنچه مسلم است اينست كه دماوند بعنوان يك كوه اساطيري  در ادبيات و تاريخ اين سرزمين  بسيار از آن ياد شده است.شايد دماوند را بتوان يكي از قديمي ترين كوههاي صعود  شده در جهان بناميم  ولي متأسفانه مستندات مربوط به صعود به اين قله در تاريخ سرزمينمان كم بوده و آنچه هم هست نقل سينه به سينه است.در بسياري از كتب تاريخي  از حمل و انتقال گوگرد از قله اين كوه توسط مردم محلي لاريجان و آمل  به  پايين كوه نقل شده است ولي آنچه بعنوان اولين صعود ثبت شده در تاريخ ميتوان از آن ياد كرد صعود  ابودلف جغرافيدان و معدن كاو عرب  است كه در سال 341هجري  قمري برابر با 330 هجري شمسي به اين كوه صعود كرده است.ولي اولين صعود مسلم به دماوند توسط تيلر تامسن فرانسوي است كه  در 1836 به اين قله صعود كرده است بعد از آن كوتسي (1843)، مور و فرشفيلد (1868)، ناپيه (1880)، لرد كرزن (1881)، هيئت سوئيد (1885)، ژاك دُمرگان ( اولين صعود زمستاني در دماي  26ـ درجه -1889)،‌ سون هدن (1890)، دكتر ژزف كُك (1900) و ديگران برنامه‌هاي زياد وي دماوند اجرا نموده‌اند. به هر حال، نخستين صعود مستند ايراني به قله‌ي دماوند، در سال 1857 ميلادي (145 سال پيش) انجام شده كه تيم سرهنگ محمدصادق خان قاجار، ارتفاع قله را 6613ذرع تعيين كرد؛

مسیرهای صعود:

برای رسیدن به قله دماوند، مسیرهای مختلفی وجود دارند که شناخته‌شده‌ترین آن‌ها این جبهه‌ها هستند:

جبههٔ شمالی؛ مسیر صعود این جبهه از میان دو یخچال سیوله (سمت راست) و دوبی سل (سمت چپ) صورت می‌گیرد.

جبههٔ شمال شرقی؛ پناهگاه تخت فریدون در این مسیر قرار دارد.

جبههٔ غربی؛ پناهگاه سیمرغ در این مسیر قرار دارد.

جبههٔ جنوبی؛ از سمت جنوب شرقی کوه. پلور، رینه، گوسفندسرا و بارگاه سوم در این مسیر قرار می‌گیرند.

برنامه  صعود به دماوند:

تیر ماه سال 90 بود که گروهی از اعضا تیم به دماوند صعود کرده بودند.افتخار این صعود و آنچه که نقل از این صعود خاطره انگیز برای بقیه به ارمغان رسیده بود،آتش  هیجان و اشتیاق دیدار  دماوند و پای نهادن بر قله این کوه سرافراز را در  دلشان روشن کرده بود.به همین دلیل برنامه صعود دماوند از زمستان سال گذشته در تقویم برنامه های سال 91 قرار گرفت و تمام صعود ها و تمرینات ابتدای سال 91 بر همین اساس  برنامه ریزی و زمان بندی شد. با توجه به اینکه تجربه صعود به دماوند برای بسیاری از بچه ها برای نخستین برای رخ میداد و همچنین حضور بانوان برای نخستین بار در این صعود ،به همین دلیل  حداقل 4 صعود بالای 4000متر به علاوه صعودهای  هفتگی و تمرینات اینتروال  همگی  به هدف   آماده سازی کلیه اعضا صورت گرفت.

سرپرست برنامه آقای رحیم پور از یک هفته قبل نسبت به تجهیز و آماده سازی وسایل و تجهیزات بچه ها با وسواس خاصی  مشغول به فعالیت بود.تقریباً همه چیز مهیای حرکت بود.طبق تقویم کاری  قرار بود برنامه از تاریخ  22/4/91 تا 25یا 26/4/91 برگزار شود.اما تغییر شرایط جوی  کوه دماوند که از یک هفته قبل بصورت مستمر رصد میشد باعث شد تا برنامه بشکل فوریتی  یک روز به جلو افتاده و حرکت گروه بسمت دماوند به تاریخ21/4/91  منتقل شود.روز چهارشنبه ساعت 3 : 30 عصر طبق هماهنگی ،کلیه اعضا شرکت کننده که 24 نفر بودند در میعادگاه همیشگی یعنی پارک لاله  حضور یافتند.هوا کمی گرم بود  ولی خبری از اتوبوس که از چند روز قبل با  زحمت فراوان هماهنگ شده بود نشد.تقریباً  حدود ساعت 5 عصر بود  که اتوبوس  از پيچ خیابان ظاهر شد.بدقولی راننده نوید سفر بی دغدغه ای را نمیداد.بعد از زیارت قرآن مجید همگی سوار براتوبوس شدیم و ساعت5:20 عصر به سمت تهران به راه افتادیم.هوا گرم بود ولی خبری از کولر اتوبوس نبود.اعتراض سرپرست مان نیز نتیجه ای جز بداخلاقی و بهانه های عجیب راننده نداشت.تقریباً اواخر شب بود که سرانجام بچه ها با کلی بحث و اعتراض راننده را راضی نمودند تا کولر را روشن نماید ولی لجبازی وی حد و اندازه نداشت و دمای بسیار پایین کولر و سردو گرم شدن مكررباعث شد تا حالت زکام در بعضی از بچه ها دیده شود وكمي نگرانشان كرده بود.ساعت 6:30 دقیقه به تهران رسیدیم.قاعدتاً مسیر حرکت به سمت قله دماوند ،مسیر بومهن-رودهن-آبعلی -پلور و رینه بود ولی  عدم آشنایی راننده  گرامی به مسیر و عدم توجه به راهنمایی سرپرست گروه و شاید خودخواهی وی باعث شد تا با کلی رفت و برگشت و طی مسیر های اشتباهی  و تکراری ساعت 8:30 صبح  سر از شهرستان دماوند درآوریم.تازه از اینجا بود که مکافات با راننده شروع شد و ادعای وی بر این بود که :قرار بر این بوده که ما را به دماوند برساند و این هم دماوند!!!! خستگی راه  و  بی منطقی و اشتباهات راننده همه را به ستوه آورده بود.بالاخره  بعد از یک ساعت و نیم بحث وجدل گویا حرف زور همیشه پیروز میشود.به ناچار  اقدام به کرایه دو دستگاه مینی بوس کرده  و بعد از جابجایی بارها  ساعت11صبح از مسیر مشاء به سمت پلور به راه افتادیم..خوش اخلاقی راننده مینی بوس و صبر و تحمل وی،مخصوصاً زمانی که بچه ها برای خرید نان بربری ،کمی وی را معطل کردند خاطرات ناخوش همسفر قبلیمان را از خاطرمان محو کرد.

در طول راه  و پس از گذر از چند پیچ و خم جاده، چشم انسان به زیبای خفته در بند خطه البرز  می افتد.شاید بارها و بارها ازین جاده راهی  مینوی خزر ،مازندران شده باشیم ولی مطمئناً  همه ما کمتر با این حس و حال به  این  گنبد سیمین سر نظر افکنده باشیم.بالاخره ساعت12:40به قرار گاه کوهنوردی رینه رسیدیم.فرصت زیادی برای رفع خستگی نبود.سریع بارها را بستیم کمی سد جوع کردیم و ساعت 2 بعد ازظهر با دو عدد وانت نیسان به سمت گوسفند سرا به راه افتادیم.در طول مسیر  چشم از دماوند و زیبایی های دامنه اش برنمیداشتیم.پس از کلی گرد و خاک خوردن  ساعت 2:45 به  گوسفند سرا رسیدیم.با توجه به اینکه در فصل پیک صعود به دماوند  و همچنین ایام بزرگداشت مادر سپید موی البرز  بسر میبردیم قرار گاه کمی شلوغ بود.بعد از کلی چک و چانه زدن با مسئول حمل نقل بالاخره به توافق رسیدیم و بارها را بر قاطر نهاده و خود پیاده و با کوله باری سبک به سمت بارگاه سوم به راه افتادیم.زیبایی خیره کننده دشت شقایق وسوسه ایستادن در میان شقایق ها و گرفتن  چند عکس یادگاری را در همه برانگیخته بود ولی افسوس فرصت اندک بود.دماونددماوندمسیر پاکوب و با شیب بسیار اندک ونامحسوس بود.پس از عبور از رودخانه که  هنوز برف روی قسمتی از آن را پوشانده بود راه را ادامه دادیم.تمام مسیر با کمی پیچ و خم بسمت شمال  و بارگاه بود.از تابلوهایی که در راهنمای صعود  قبلاً از آنها یاد شده بود فقط پایه ها مانده بود.در انتهای مسیر کم کم شیب  بیشتر میشد و دسترسی به آب نیز نبود.در طول راه تعداد زیادی گروه در حال بازگشت به ما برخوردند.ساعت 8 شب به بارگاه سوم و پناهگاه رسیدیم.شلوغی منطقه کمی شوکه مان کرد.زیرا نه تنها پناهگاه کاملاً اشغال شده بود بلکه فضاهای مناسب برای برپایی چادر نیز تقریباً  تصرف شده بودند.به سختی و بطور پراکنده هرکدام چادری برقرار کردیم.دماوندهنوز هوا کمی روشن بود و زمان برای دیدن یک دل سیر قله ،مهیا!در پایین دست  نیز ابرها درحال شکل گیری و پوشاندن منطقه  رینه و پلور و دریاچه سد لار بودند. دماونددماوندبا همسایه های جدیدمان نیز کمی خوش و بش کرده و کم کم  آماده خوابیدن شدیم.

جمعه23/4/91:

در برنامه ریزی برای صعود  یک روز هم هوایی در ارتفاع 4500-4800 متر گنجانده شده بود.لذا روز بعد بدون هیچ عجله ای پس از بیدار شدن از خواب  و صرف صبحانه  ساعت 8:30از روی یال جنوبی به سمت بالا حرکت کردیم.پس از قریب به دو ساعت به ارتفاع تقریبی 4700 متر رسیدیم  و مکان  مناسبی برای نشستن  پیدا کرده تا ساعتی را در آنجا بیاساییم.دماونددماوندفرصت مناسبی بود تا با جشن وسرور  و پایکوبی چند تن از بچه ها،  تردید و هیجان از دل همه رخت ببندد.حتی چند تن که از شرایط کوه آگاه نبودند مغرورانه  وسوسه شده بودند که تا قله  بروند که تصمیم قاطعانه و هوشمندانه سرپرستمان   آقای رحیم پوربه شکل موثری مانع ازین کار شد(قدر این تصمیم خردمندانه را دقیقاً روز بعد همگی درک و لمس کردیم).تقریباً  ساعت 2 بعد از ظهر بود که  به پناهگاه رسیدیم و مشغول تهیه و تدارک نهار شدیم.نهار و تفریح و استراحت همه را آماده کرده بود.برنامه صعود ساعت 1 بامداد بود به همین دلیل ساعت 9 به داخل کیسه های خواب خزیدیم تا کمی استراحت کنیم، هرچند هیجان صعود خواب از  چشم اکثرمان ربوده بود.

شنبه24/4/91:

ساعت 12 نیمه شب همگی بیدار شده و مهیای رفتن شدیم.پس از کمی نرمش  و حرکات کششی ساعت 1:30 بامداد با خواندن دعا فرج(عع) و استعانت از خداوند منان بسمت قله به راه افتادیم.البته 3تن از بچه ها که از یکماه قبل به گروهمان پیوسته بودند از همراهیمان انصراف دادند.صعود از روی یال جنوبی و از مسیری پاکوب بود که در بعضی جاها پلکانی میشد.البته مسیر پاکوب و کم شیبی ولی در بعضی جاها ریزشی در امتداد  غربی یال وجود داشت ولی  مسیر روی یال برای تغییر تدریجی شیب و همچنین پیدا کردن مسیر در شب  مناسب تر دیده شد.صدای رودخانه ای که از دل برفها جاری میشد همراه با صدای قدم هایمان سکوت شب را میشکست.هیاهوی همیشگیمان را برای نگه داشتن ذخیره انرژیمان کنار گذاشته بودیم.تقریباً در تمام کوهها هیچکدام مسیری به وضوح و سر راستی دماوند ندارند.مسیری تقریباً مستقیم و  با خم وپیچ کم.آفتاب در حال طلوع بود که در ارتفاع تقریبی -5200 5100 متر و در حدود ابشار یخی بودیم.

کمی بالاتر مسیر کمی از حالت مستقیم منحرف و بعد از عبور از گردنه ای کوچک  حالت خاک منطقه تغییر یافت و زرد رنگ میشد.سرعت باد بیشتر و دمای هوا  بشدت کاهش یافته بود که با اطلاعاتی که از قبل از سایت  هواشناسی گرفته بودیم  انتظار و آمادگی آن را داشتیم.تقریباً ساعت 7:15 به تپه های گوگردی رسیدیم  .دماونددماوندمتأسفانه تصعید و فوران گاز گوگرد بشدت افزایش یافت و مه غلیظ  نیز که  لحظه به لحظه بر شدت آن افزوده میشد وضعیت را بدتر نیز میکرد و باعث شد که از دیدن دهانه آتشفشان محروم شویم..مسیر از سمت راست دهانه به سمت چکاد  در پیش گرفته شد.همه افراد با روحیه و با کمترین مشکلی مسیر را طی مینمودند.فقط غلظت دود گوگرد و مه شدید و سرعت باد باعث شد که افراد در گروههای 3-4 نفره با فاصله اندک و چند متری از هم به چکاد قله برسند.جالب اینجاست که یکی  دو نفر از بچه ها بعد از رسیدن به چند ده  متری  قله هنوز  انتظار راه طولانی تری را داشتند و باورشان نبود که در یکی دو قدمی آرزویشان قرار دارند.

8:15به قله رسیدیم.دماوندهمه یکدیگر را در آغوش کشیدیم و اشک شوق را نثار شانه های خسته یکدیگر کردیم دماوندو پیشانی فروتنی و سپاس ایزد کوهساران را ،به خاکسار زردفام  گنبد گیتی نهادیم.دماوندهیجان و اشتیاق توأم با غرور و قوت قلب ، حس سردرگمی بود که در آن زمان اندک و ازدحام شورانگیز اختیار از کف مان ربوده بوده و نمودی جز اشک و لبخند بر چهرهامان نداشت.عکسهای یادگاری پیاپی از بچه ها گرفته شد و چند تن از بچه ها هم برای ارضا حس  صعود خود به تخته سنگی که بلندترین نقطه این مرزو بوم است رفتند.دماوند

 دماوند پیک قله   اتاقکی سنگی با ابعاد چند متر مربع بود  که وجود 21 نفر از افراد گروه بطور همزمان  در آنجا محیط را تنگ میکرد.بلافاصله بعد از ما گروه دیگری  نیز به ما پیوستند که بشدت بر ازدحام آنجا افزوده بود.هوا مرتباً بدتر میشد و شدت گاز گوگرد دائماً بیشتر.به همین دلیل  و با توجه به سن اندک یکی از اعضا سریعاً به سمت پایین سرازیر شدیم.هرچند دل کندن از آن میعادگاه  عاشقان کوه  و قبله دلباختگان به طبیعت این مزوبوم، برایمان سخت بود.مسیر همانی بود که آمده بودیم و فرقش وضعیت بدتر هوا بود.هر چه پایین تر می آمدیم  جریان هوای سرد و توده ابر را میدیدم که در دره بسرعت صعود میکرد و خدا را شکر میکردیم که برنامه به نحو عالی و به موقع و طبق زمانبندی پیش رفت .در  جبهه غربی یال  پهنه وسیعی در چند جا پوشیده از برف بود که میشد با اسکی حداقل یکی دو ساعت زمان فرود را کمتر کرد لیکن علی رغم اینکه مسیر سر خوردن از قبل روی ان دیده میشد ولی  عدم اطمینان از عمق یخ و مشاعده تعداد زیادی قلوه سنگ در بعضی جاها ریسک  سر خوردن را  از سرمان به در برد.در بازگشت یکی از خانمها به دلیل ارتفاع و گاز گوگرد دوچار مشکل شد که خوشبختانه توسط تیم پزشکی گروه مورد درمان قرار گرفت .ساعت 1:30 بعد از ظهر به  پناهگاه رسیدیم.صعود و فرود همزمان 21 نفر توجه اکثر همنوردان مقیم در آنجا را جلب کرده بود و مورد لطف و تشویق آنها قرار گرفتیم. پس از کمی استراحت وسایلمان را بر بار قاطر گذاشته و ساعت  4 به سمت گوسفند سرا به راه افتادیم و ساعت 7:15 عصر به گوسفند سرا رسیدیم.دماوندیک ساعتی در آنجا  منتظر بارها بودیم ولی معطلی در آنجا در غروب دل انگیز منطقه  با چشم انداز زیبای دماوند که ابر زیبایی  چهره زیبایش را پوشانده بود،دماونددماوندلحظات دلچسبی را برای همه رقم زد.علی الخصوص که چای داغ و دلچسب مسئول پایگاه نیز حسابی خستگی را از تنمان ربود..حدوداً یکساعت طول کشید تا  قاطرها رسیدند و بار تحویل ما شد.سوار وانتها شدیم و تقریباً ساعت 10 شب بود که به قرار گاه رینه رسیدیم.مسئول قرارگاه در ابتدا کمی بهانه گیری کرد و حاضر به تحول خوابگاه نمیشد که بسیار جای تعجب بود ولی بالاخره سرپرست گروه وی را متقاعد کرده و بچه ها  وارد خوابگاه شدند.شام مختصری مهیا شد و همه بلافاصله به خواب شیرین فرو رفتند

یکشنبه 25/4/91:

روزی رویایی با آغازی رویایی!لذت صعود و کسب افتخار آن در زیر زبانمان بود که صبح گاه هنگام برخواستن از خواب باران زیبایی آنرا دو چندان کرد.هوا آنچنان در چله تیرماه خنک و دلچسب بود  که تصورش برای ما کویریان باور کردنی هم نبود.برای صبحانه  از  چند کوچه پایین تر نان تافتون و گوجه خیار و پنیر  تدارک دیده شد که بشدت چسبید!!دماوندبعد هم روانه آب گرم شدیم.در  منطقه (        )گویا در داخل هر منزلی لوله کشی آبگرم و استخر آبگرم برقرار بود.از روی  شانس و اقبال یک کدام را انتخاب کردیم که گویا شانسمان بد هم نبود.آب گرم مثل نوشدارو همه کوفتگی و خستگی را از تنمان زدود.از آبگرم که آمدیم باران میبارید.دماوندداخل بازارچه گیلاس را به قیمتی باور نکردنی خریدیم و به قرارگاه بردیم تا همه دلی از عزا درآوریم.ظهر هم با ته چین مرغ  ترش شمال  (سید حسین حسینی بای ) سور مان را  ادامه دادیم.ساعت 5 اتوبوس  که از قبل هماهنگ شده بود به در قرارگاه رسید که خوشبختانه  کلیه اکیپ آن هم خوش قول بودند هم خوش اخلاق.راه که افتادیم دلمان برای  همه آنچه به جای میگذاشتیم تنگ شد.دماوند خیلی زود از  تیر رس نگاهمان خارج شد .حوالی ساعت 8 و غروب افتاب به تهران رسیدیم و از آنجا بسمت شهرمان روانه شدیم.

ساعت 8 صبح روز دوشنبه 26/4/91 به دیارمان رفسنجان رسیدیم  و  اینبار نه تنها خاطره بلکه افتخار را با خود به ارمغان آورده بودیم.به این امید که بار ها و بارها دوباره قدم بر  تارک  این اسطوره سپیدسر گذاریم.انشااللهبرگشت از دماوند

نکات:

هزینه سفر از رفسنجان:200000تومان

مسیر حرکت:

رفسنجان-تهران-بومهن-رودهن-ابعلی-پلور-رینه

محلهای اقامتی در جبهه جنوبی:1-خانه کوهنورد پلور2-اقامتگاه کوهنوردی رینه

3-گوسفندسرا 4-بارگاه سوم

ارتفاعات ثبت شده:

-رینه

-گوسفند سرا2950متر

-بارگاه سوم 4200متر

-آبشار یخی 5200متر

-چکاد دماوند5671 متر

دماوند زیباست

ولی زیباتر از دماوند، خصلت مردانی است که در  فراز و نشیبش دست مرا  سخت گرفتند و  گامهایم را استوار کردند و در  قدم به قدم  راهش قوت قلبم بودند.درود بر سرشت پاک و سخاوت قلبشان باد.

به امید صعودی دیگر

تنظيم:عباس سربازپور

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط خالقی در تاریخ 1348/10/11 و 12:02 دقیقه ارسال شده است

سلام، سری به سفرنامه ناصرخسرو هم بزند در مورد صعود به قله دماوند مطلبی دارد. خالقی

این نظر توسط ansari در تاریخ 1348/10/11 و 22:41 دقیقه ارسال شده است

با سلام جای دارد از همه همنوردان عزیز تشکر کنم که فرصتی به بنده دادند که پا به پای انها به بام ایران صعود کنم وافتخار میکنم وخدارا شاکرم که چنین دوستانی را به من داده به امید موفقیت روز افزون همه کوهنوردان مخلص همه کوهنوردان عزیز هستم به امید فتح کوه های بالاتر شکلکشکلکشکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
باشگاه کوهنوردی و صعودهای ورزشی اوج رفسنجان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 192
  • کل نظرات : 81
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 103
  • آی پی امروز : 153
  • آی پی دیروز : 35
  • بازدید امروز : 189
  • باردید دیروز : 121
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 445
  • بازدید ماه : 360
  • بازدید سال : 8,877
  • بازدید کلی : 572,765
  • کدهای اختصاصی
    جستجو در سایت گروه کوه نوردی اوج:

    Google      Yahoo     
    کد متن افکت دار