گزارش گل گشت جمعه15/2/1391
كوه كمر مرج-روستاي تاريخي ميمند-دشت ريواس شهربابك
تعداد شرکت کنندگان43نفر
روستاي مرج:
روستاي مرج در شمال غربي شهرستان رفسنجان و در52 كيلومتري شمال شرقي شهرستان شهربابك در مسير جاده رفسنجان-راويز-ميمند-شهربابك واقع شده است.ارتفاع اين منطقه ييلاقي از سطح دريا2184 متر و آب و هواي آن معتدل كوهستاني ميباشد.در دشتهاي اطراف آن درختان بنه بادام كوهي ارچن و بوته هاي كتيرا جاز زيره آلاله كاكوتي و…. يافت ميشود.رودخانه كوچكي از داخل روستا عبور ميكند كه در مدخل روستا توسط يك آب بند تا حدوي مهار شده است.
كوه كمر مرج يا به عبارت بهتر كوه قلعه كمر كوهي است با ارتفاع حدود 500متر در چند صد متري روستا كه در ظاهر از دو قسمت تشكيل شده است يك قسمت شيبدار و خاكي دامنه كوه و نيمه دوم داراي صخره هاي عمودي مرتفع ميباشد كه بشكلي طبيعي ظاهري قلعه مانند به كوه بخشيده است.اين كوه داراي سابقه تاريخي بوده و در ادوار مختلف مركز حكومت و خوانين بوده است.
گزارش برنامه گل گشت:
طبق قرار قبلي و هماهنگي آقاي رياحي سرپرست برنامه تمامي اعضاء جمعه 15/2/1391 رأس ساعت 5:30 در محل پارك لاله حضور داشتند.با توجه به اينكه برنامه اين هفته گل گشت و طبيعت گردي بود نتيجتاً استقبال زيادي نه تنها از طرف اعضاء هميشگي صورت گرفته بود بلكه تعدادي زيادي از همنوردان ، اعضاء خانواده و همچنين ميهمان به همراه داشتند.حركت ساعت 6 با دو دستگاه ميني بوس وسه دستگاه خودری شخصی بسمت روستاي راويز آغاز شد.مسير حركت از سمت رفسنجان به يزد ميباشد كه پس از عبور از دهستاي احمد آياد دئفه و در حدود ايستگاه راه اهن، جاده راويز به سمت جنوب غربي (سمت چپ جاده) از جاده اصلي تفكيك ميشود.پس از قريب به يك ساعت و نيم خودرو به روستاي حوم الدين كه تقريباً مركزمنطقه راويز ميباشد رسيد.در اينجا راه دو راهي شده و يكي به سمت غرب و روستاهاي رودين و پوركان ميرود و ديگري به سمت جنوب غربي و روستاهاي پاقلعه و ميمند و نهايتاً شهربابك.
قبل از روستاي مرج روستاي پيش اوستا قرار دارد كه داراي قدمت تاريخي است و قدمت آنرا به قبل از زرتشت نسبت ميدهند.چند دقيقه بعد به روستاي مرج رسيديم.مدخل روستا گورستان روستا قرار داشت كه در كنار رودخانه و پل بود و پاركينگ مناسبي براي خودروها وجود داشت.گروه پس از آماده شدن رأس ساعت 8 بسمت كوه حركت كرد.كوه در چند صد متري(حدوداً 300-400متر)روستا و در سمت شرق قرار دارد.نماي كوه در حالي كه خورشد بر بالاي آن ميدرخشيد بسيار خاص و جالب بود.پس از ده دقيقه پياده روي به دامنه كوه رسيديم كه خاكي بود .مسير داراي شيب ملايم و مسير پاكوب بود كه به ديواره هاي صخره اي ميرسيد.ديواره ها بسيار عمودي و ارتفاعي حدوداً 30 تا 40 متر و ظاهري حفره دار داشت كه به نظر تركيب از كار طبيعت و دستكند هاي بشر بود و گويا محل اسكان سربازان و نظاميان بوده است. حركت در كنار ديواره ادامه يافت تا به محلي رسيديم كه تقريباً كوه دو قسمت ميشد و به نظر تنها ورودي و محل صعود به دو سمت كوه قلعه بود.تمام مسير در طرفين كاملاً حالت پلكان و دست كند داشت و راه بسيار سهل العبور بود.در كنار پلكان سمت غربي كوه حوضچه آبي در دل سنگ تراشيد شده بود كه مقداري آب باران در آن جمع شده بود.ساعت 8:40 گروه به بالاي صخره غربي كه كوچكتر بود رسيد . بالاي كوه كاملاً صاف و مسطح بود پس از اندكي گشت و گذار و ثبت چند عكس يادگاري جهت بازديد صخره شرقي كه بزرگتر بود پايين آمده و در محل همان درراهي مجدداً از مسيري مشابه بالا رفتيم.در شيار ميان دو صخره شكاف عميقي به عمق تقريباً 20 متر قرار داشت كه خطر سقوط اطفال در آن بسيار زياد بود.تقريباً ساعت 9:15 دقيقه به بالاي صخره دوم كه بسيار بزرگتر و جذابتر بود رسيديم.نماي زيباي كوه در سمت جنوب كه به دليل فصل بهار به رنگ يشم در زير نور آفتاب بود و همچنين تك درخت بنه اي كه درميان بوته زار بالاي كوه قرار داشت جلوه جالبي به آنجا ميبخشيد.در گوشه و كنار آثار و بقاياي تاريخي مختلفي اعم از لوح ها و كتيبه هاي سنگي كه به ظاهر ايات قرآن بر روي آن حك شده بود بعلاوه پلكانها و حوضهاي دستكند،اتاقهاي در پايين تر از سطح با ديواره هاي سنگ چين كه از سنگ و خاك پر شده بودند،پلكانهاي سنگي تراش خورده،حوضهاي سنگي و بقاياي ظروف سفالي محل را به موزه اي در دل طبيعت تبديل كرده بود كه براي مدتي تمامي اعضا را مشغول به خود ميساخت.پس از گشت و گذاري اندك در بالاي كوه ،گروه به سمت پايين سرازير شد.تردد زياد در بعضي جاها مسير را كمي سر و لغزنده كرده بود.مجدداً در سايه سار ديواره هاي سنگي كمي توقف و استراحت نموديم و چند تن از ميهمان كه در بين آنها چند نفر نوجوان نيز بود با نوازندگي دف و تمبك و خواندن ترانه هاي بسيار زيبا همين خستگي اندك را نيز از تن گروه خارج كردند.گروه در ساعت 10:30 به محل توقف خودروها و كنار رودخانه رسيد و همگي براي صرف صبحانه به بيشه زار كنار رودخانه رفتيم.پس از صرف صبحانه و كمي گپ و گفت با توجه به نزديك شدن وقت اذان به پيشنهاد آقاي رياحي در ساعت12 به سمت امامزاده سبزپوشان كه در 20 كيلومتري مسير روستاي ميمند واقع شده حركت كرديم.پس از گذر از چند دهستان و ابادي از جمله پاقلعه(افكوس)،كهنوج و…. به جاده فرعي امامزاده رسيديم كه از سمت راست جاده جدا شده و مسير كوتاهي در حد چند دقيقه داشت.دو سمت جاده گلهاي وحشي و بوته هاي ريواس ديده ميشدند.امامزاده در دامنه كوه صخره اي كوچك و زيبايي قرار داشت(كوه سنگ آواز).گورستاني نيز مشرف به امامزاده بود كه در كنار آن امكانات رفاهي از جمله سرويس بهداشتي و امكانات اقامتي وجود داشت.به دليل تعطيلي جمعيت زيادي در آنجا حضور داشتند و عده زيادي از خانواده مشغول به آماده سازي نهار و… بودند.پس از اذان و اقامه نماز وزيارت امامزاده ساعت1:15 بعد از ظهر به سمت روستاي تاريخي ميمند راه افناديم.
میمند در ۳۸ کیلومتری شمال‌شرقی شهرستان شهربابک در عرض ۳۰ درجه و ۱۶ دقیقه و طول ۵۵ درجه و ۲۵ دقیقه قراردارد. ارتفاع آن از سطح دریا ۲۲۴۰ متر و وسعت آن ۴۲۰ کیلومترمربع است این روستا بین شهرهای یزد، کرمان و شیراز قرار دارد. میمند در دهستان‌میمند، در شهرستان شهربابک و در استان کرمان واقع شده‌است.
ميمند روستايي صخره اي و دستكند با چند هزار سال قدمت ميباشد كه سكونتگاه اولين انسانهاي ساكن در فلات ايران بوده است.تاريخ ميمند هنوز مشخص نيست و كسي نميداند كه اين روستا در ابتدا توسط چه كساني ساخته شده است ولي شواهدي در دست است كه نشان ميدهد كه از 12000 سال قبل اين روستا سكونتگاه انسان بوده است.
جاده ميمند تقريباً در 30 كيلومتري شهربابك از جاده اصلي و بسمت شمال جدا ميشود.در طول مسير تعداد انگشت شماري درخت بنه بسيار زيبا ديده ميشد كه يادگار جنگلهاي انبوه بنه اي بود در گذشته اي نه چندان دور ذغال اجاق روستائيان و يا آتش گرمابه خوانين شده است.در ساعت 1:40 بعد از ظهر به ميمند رسيديم.ساختار روستا شامل كوهي با چند ضلع مشرف و چسبيده بهم بود كه در روي آنها نماي خانه هاي خاص ميمند بچشم ميخورد.پس از پارك خودرو در پاركينگ همگي بسمت خيابان اصلي روستا راه افتاديم .ساختار خانه ها در دل تپه شامل يك راهرو كوتاه بود كه به يك درب كه در دل صخره بود منتهي ميشد.اسم اين راهروها در گويش محلي كيچه(به معناي بن بست) بود.در دو طرف بعضي كيچه ها اتاقهايي كه احتمالاً انباري يا اصطبل بودند وجود داشت.در كنار اكثر درب ها سورخهايي بعنوان كليدون كند شده بود.هر يك از منازل شامل يك يا دو اتاق بود كه البته به دليل كمبود وقت فقط چند تايي از آنها بازديد شد.اولين مكاني كه بطور خاص در داخل روستا بچشم ميخورد آتشكده بود كه بشكل موزه درآمده بود.درون آتشكده مانند ساير منازل روستا ديوارهاي سنگي با سقف دوده زده ديده ميشد.يكي از راهنمايان توريست با روي گشاده به استقبال ما آمد و دركمال حوصله توضيحات جامعي در خصوص روستا و تاريخچه آن ارائه نمود.سپس همگي بسمت مسجد روانه شده و پس از بازديد از مسجد و تعدادي از كيچه ها و منازل، زير چند آلاچيق استراحت كرديم.متأسفانه مسئله نچندان جالبي كه در روستا بچشم ميخورد مهاجرت بسياري از روستائيان بود كه باعث شده بود اكثر منازل متروك و خالي از سكنه شود كه همين امر به مرور باعث تخريب بسياري از منازل شده بود.وجود آثار تمدن شهري و تكنولوژي در روستا نيز شكلي بسيار نامأنوس و نازيبا به روستا داده بود.روستا تركيبي بود از خانه هاي باستاني كه مدرن شده بودند و خانه هاي مدرن كه پس از گذشت چند سال رنگ كهنگي گرفته بودند.آثار برق كشي و خط تلفن و…در ورودي خانه هاي سنگي منظره اي بسيار زشت ساخته بود و در اين بين وجود خانه هاي بلوكي و آجري در ميانه روستاو همچنين تير برقها ،دكل موبايل و…كاملاً بي ربط به چشم مي آمد. جهت صرف نهار بسمت مدرسه روستا كه بنظر متروكه وتعطيل بود راه افتاديم. پس از صرف نهار مجدداً ساز و دف و تمبك به ميان آمد و خستگي را از تن همه بيرون كرد.ساعت 4:15 بعد از ظهر همگي براي ديدن دشت زيباي ريواس سوار ميني بوس ها شده و به سمت شهربابك به راه افتاديم
دشت ريواس:
پس از گذر از شهر شهربابك و در مسير شهربابك – انار جاده معدن مس ميدوك بسمت شرق از جاده اصلي جدا ميشود و پس از چند كيلومتر طي طريق دشت ريواس ديده ميشود كه تا دور دست و تا جايي كه چشم ديد دارد زمين را يكپارچه سبز كرده است.ساعت 5:15خوردرو از شانه جاده به داخل جاده خاكي كه به ميانه دشت ميرفت پيچيد .تمام زمين پوشيده از برگهاي پهن و زيباي ريواس بود تنها مسئله اي كه جاي بسي افسوس داشت اين بود كه سال جاري سال گل دهي و زايش گياه ريواس نبوده و نتيجتاً از ديدن گلهاي زيبا و سرخ رنگ ريواس محروم بوديم ولي بوته هاي ريواس با برگهاي بسيار بزرگ كه اندازه بعضي از آنها به يك متر هم ميرسيد به تنهايي نيز جلوه اي خاص داشتند.متأسفانه ازدياد بازديدكنندگان و عبور آنها با خودرو از ميان بوته زار باعث شده بود تا بسياري از بوته ها نابود شده و قطعاً زيستبوم منطقه را به شدت تحت تأثر قرار ميداد. بسياري از بوته ها نيز توسط مردم ريشه كن شده بودند.
پس از گرفتن چند عكس ماندگار و گشت و گذار در منطقه و صرف چاي براي بازگشت به ديار خودمان سوار بر ميني بوس شده و ساعت 6:30 بسمت رفسنجان به راه افتاديم.مسير برگشت اين بار از شهر خاتون آباد و شهرك مس سرچشمه بود.هوا كم كم تاريك ميشد و تقريباً پس از عبور از خاتون اباد كاملاً شب شده بود.ساعت 9 شب به رفسنجان رسيده و خاطره تجربه يك روز جذاب و خوش را با خود به خانه برديم.
سرزمين ما ايران سرشار از چنين مناطق جذاب و ديدني است .در وسعت كوچكي ازين مرزو بوم چشم انداز ها و مناطقي هست كه وصف آن به اختصار داده شد و قطعاً ديدار از جزئيات و زواياي پنهان آنها در قالب يك گشت يكي دو روزه نميگنجد.روستاي ميمند دنيايي از گنجينه ها و آثار ارزشمند است كه ديدن و بررسي آنها سالهاست دانشمندان و تاريخشناسان را بخود مشغول ساخته و دشت ريواس يكي از آثار طبيعي ملي است كه متأسفانه مورد كم لطفي قرار گرفته است.جاي بسي افسوس است كه بي توجهي به ارزشها و حرمت چنين گنجينه هاي ملي ارزشمندي باعث تسريع در تخريب و تباهي آنها شده است.در اين بين وظيفه گروه هاي كوهنوردي و طبيعت گردي كه پيوند هاي عميقي با طبيعت و محيط زيست دارند اينست كه در حراست و ديده باني از اين سرمايه هاي ملي و ميهني بيش از پيش بكوشند.
تدوین وتنظیم
عباس سربازپور